به گزارش قدس آنلاین به نقل از صبحنو، گروهی از اشراف زادگان که به واسطه طبقه اجتماعیشان میتوانستند آثار موسیقی را حضوری بشنوند و ببینند.
موسیقی آهنگسازان بزرگ دنیا مانند باخ، بتهوون، موتزارت و... که امروزه نام آنها را همه مردم دنیا به دفعات شنیدهاند صرفاً به گوش اشرافزادگان میرسید. شکلگیری ارکسترهای ملی در سده اخیر در دنیا نیز با هدف قابل شنیدن کردن موسیقیهای خلق شده توسط هنرمندان برای تودههای مردم بود اما شرایط امروز اینچنین نیست. برگزاری کنسرت اما در سالهای اخیر به مجالی برای سرمایهگذاری با هدف معافیتهای مالیاتی تبدیل شده است. برخی شرکتها و سازمانها به نام حمایت از هنر، در این حوزه ورود میکنند اما اهداف و مقاصد دیگری دارند.
به دردسرش میارزد
برگزاری کنسرت در ایران با وجود تمام موانع و افزایش چشمگیر هزینههای اجرا، سودآورترین فعالیت درحوزه موسیقی بهشمار میآید. حضور برندهایی مانند کانن، پاناسونیک، چینی زرین و.. در حوزه موسیقی فارغ از این که چه اهدافی را در نهان دنبال میکنند قابل احترام است اما نبود وزارت فرهنگ و ارشاد در مسیر قیمتگذاریها و تأیید صلاحیت شرکتهای حامی در نوع خودش عجیب و سؤال برانگیز است.
به طور معمول بلیت کنسرتهایی که در اروپا برگزار میشود، در کمترین قیمت ۱۰ و بیشترین آن ۱۰۰ یوروست. البته در بعضی از کنسرتها بلیتهای ۱۵۰ یورویی یا حتی بیشتر هم فروخته میشود. این قیمت در آمریکا از ۲۰ دلار آغاز میشود و تا ۱۵۰ دلار افزایش مییابد.
این نسبت در ایران هم چندان تفاوتی با آمریکا و اروپا نمیکند، یعنی ارزانترین بلیتها در ایران چهل هزار تومان و گرانترین بلیت یکصد و پنجاه هزار تومان است. با توجه به دستمزد هنرمندان اروپایی و آمریکایی و هزینههای برگزاری کنسرت در خارج از ایران، تا این مرحله باید بگوییم، قیمت بلیتهای کنسرت چندان تفاوتی با هم ندارند، اما تفاوت این برنامهها و سودهای کلان و میلیاردی کنسرتهای اروپا و آمریکا وقتی خود را نشان میدهد که تعداد مخاطبان کنسرتها را با هم مقایسه کنیم.
وزارت ارشاد چه میکند؟
ظاهراً دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تعیین قیمتگذاری بلیت کنسرتها هیچ نقشی ندارد. خانه موسیقی نیز مانند همخانواده ارشادیاش توان اجرایی قیمتگذاری صحیح و ضابطهمند بلیتهای کنسرت را ندارد و شرکتهای برگزار کننده کنسرت، در این زمینه حرف اول و آخر را میزنند.
تهیهکننده برای دریافت مجوز باید شرکت داشته باشد چون مجوز به نام فرد صادر نمیشود، تهیهکنندگانی که شرکت ندارند از طریق سازمانهای فرهنگی برای دریافت مجوز اقدام میکنند. تهیهکننده پس از امضای قرارداد با خواننده، مراحل اخذ مجوز را انجام میدهد و پرداخت تمامی هزینهها از اجاره سالن تا هزینه مجوز و تبلیغات برعهده تهیهکننده است. اگر اتفاقی در کنسرت رخ دهد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنها شرکتی را که مجوز به نام اوست میشناسد.
برای صدور مجوز در تهران ۳ تا ۷ روز زمان نیاز است اما در شهرستانها به حساسیتهای موجود در آنجا بستگی دارد. در برخی شهرها خیلی زود مجوز صادر میشود و در برخی شهرستانها نیاز به گذشت فرآیندی یک ماهه است. برای هر اجرا ۴ مجوز صادر میشود که ۲ مورد قطعی و ۲ مورد هم در صورت استقبال و تمدید کنسرت مورد استفاده قرار میگیرد.
هزینه برگزاری کنسرت
سالنی که برای کنسرت انتخاب میشود و عواملی که برای اجرا نیاز است، تعداد سانسها و میزان تبلیغات شهری، مشخصکننده هزینهها هستند. تبلیغات کنسرت برای تهران شامل ارسال پیامک و چاپ در روزنامه میشود.
در تهران برای برگزاری کنسرت در یک روز و ۲ سانس حدود ۱۵۰میلیون تومان و در شهرستانها حدود ۶۰ تا ۷۰میلیون هزینه میشود.
پیش از اجرای کنسرت با خواننده قرارداد بسته میشود و رقم ثابت قرارداد قبل از اجرا به وی پرداخت میشود. خواننده کاری به بلیتفروشی ندارد و در قراردادش عنوان شده که اگر تعداد سانسها افزایش یابد، هزینه آن پرداخت خواهد شد.
در کنسرتهای سنتی هزینهها حتی مبلغ پذیرایی ۳ برابر پاپ است. برای یک کنسرت ارکسترال مانند اجرای آقای حسام الدین سراج باید مبلغ زیادی صرف فضای تمرین، رفت و آمد و پذیرایی از ۱۰۰ نفر نوازنده شود. مشخص است که چنین کنسرتی نباید مبلغ بلیتاش به اندازه کنسرت پاپ باشد اما مردم توان پرداخت مبلغ بیشتر از ۱۰۰هزار تومان برای یک کنسرت را ندارند.
برای نمونه، تالار وحدت که در اختیار معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، برای اجرای برنامه موسیقی در سالن ۸۰۰ نفره وحدت، مقررات تازهای وضع کرده و بر این اساس، برگزارکننده را موظف میکند، ۳۰درصد هزینه تالار را بدون درنظر گرفتن معیار فروش، ۴۸ساعت قبل از اجرا بپردازد. این در حالی است که در گذشته، ۳۰درصد از فروش بلیتها به مدیران تالار وحدت پرداخت میشد، اما براساس قانون جدید، هنرمندان مجبورند ۳۰درصد از فروش تمام صندلیهای تالار را حتی اگر فروخته نشده باشند به تالار بپردازند.
اسپانسرینگ با محدودیتهای وزارت ارشاد
سازوکار اسپانسرینگ در ایران تا حدی با کشورهای دیگر متفاوت است، بهویژه در حوزه موسیقی به خاطر محدودیتهایی که در ایران وجود دارد این سازوکار در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار متفاوت است و فضای برگزاری کنسرتها در ایران و مخاطبانی که در کنسرتها حضور دارند با محدودیتهایی همراه است که فرآیند مجوز گرفتن از وزارت ارشاد پروسه طولانی دارد.
بزرگترین سالنهایی که در ایران برای کنسرت موجودند حداکثر ۲هزار نفر ظرفیت دارند اما در کشورهای دیگر سالنهایی با ظرفیتهای بیشتری برای کنسرت موجودند و این موضوع باعث میشود به خاطر اینکه تعداد کمتری مخاطب در کنسرتها حضور پیدا میکنند، شرکتها هم کمتر رغبت کنند که اسپانسر کنســرتها و برنامــههای گوناگون شوند.
مقایسه اسپانسرینگ ایران با کشورهای دیگر
یکی از دلایل دیگری که شرکتها در ایران تمایلی به اسپانسر شدن در کنسرتها ندارند این است که معمولاً کنسرتهایی که در خارج از کشور اجرا میکنند برنامه کنسرت از طریــق شبکههای تلویزیونی هم پخش میشود و جدای از تبلیغات اسپانسرها که در بین کنسرت انجام میشود این تبلیغات را وقتی کنسرتها در تلویزیون نمایش داده میشود مخاطبان تلـویزیونــی هــم میبینند.
بنابراین این تبلیغات را هم مخاطبانی میبینند که در کنسرتها حضور دارند و هم مخاطبانی که این کنسرتها را در شبکههای تلویزیونی به نظاره نشستهاند. روی جلد نسخه DVD این کنسرتها هم تبلیغات اسپانسرها موجود است یا در وبسایتها هم درباره اسپانسرها، تبلیغاتی را انجام میدهند. مجموعه این اقدامات باعث میشود در خارج از کشور شرکتها بیشتر سراغ اسپانسر شدن در کنسرتها بروند و در ایران شرکتها از این نوع تبلیغات استقبال زیادی نمیکنند. در ایران کمتر اتفاق میافتد که لوگوی اسپانسر روی نسخه DVD یا CD کنسرتها چاپ شود.
نظر شما